“هانرى وردو” (با بازی چارلی چاپلین) کارمند بانک اهل پاریس، با بروز بحرانهاى اقتصادى در سالهاى دههى 1930، براى تأمین معاش خانواده مجبور مىشود به هر کارى دست بزند. او سرانجام، کشتن پیر دخترهاى پولدار را بهتر از بقیه ى کارها مىیابد…
نامزد دریافت 1 بار برنده جایزه 5 بار برنده جایزه و 1 بار نامزد دریافت جایزه
پس از اینکه آزمایش DNA ثابت کرد که یک زن چند خواهر و برادر ناتنی دارد ، او نقشه تکان دهنده یک اهداکننده اسپرم و یک پزشک محبوب باروری را کشف می کند که...
یک شب دختری به نام گریس که از دست تعدادی گانگستر در حال فرار است به شهر داگویل پناه می برد. روز بعد ساکنان داگویل در یک نشست همگانی به ماندن گریس رای می دهند به این شرط که او بتواند در طی دو هفته همدردی آنها را جلب کند. گریس در میابد که پشتیبانی اهالی دهکده از او، بهایی دارد که باید بپردازد...
روزنامه‌نگارى به نام «مارچلو روبینى» (ماسترویانى) با نوشتن مطالب جنجالى و داستان رسوایىها تامین معاش مى کند. او در حالى که جاهطلبىهاى ادبى نیز دارد در منجلاب جامعهى فاسد رم گرفتار آمده و بى‌اعتنا به اصول اخلاقى مىکوشد تا خودش را پیدا کند...
برنده 1 بار برنده جایزه 11 بار برنده جایزه و 12 بار نامزد دریافت جایزه
داستان فیلم در آینده ای روایت می شود که در آن سیاره مریخ به استعمار انسان ها و بهترین اختراعات بشریت درآمده است. دو دانشجو مخفیانه سوار بر سفینه ای فضایی به مقصد مریخ می شوند تا به دیدار دوستان خود بروند.
رز کوپر (ریس ویترسپون) پلیسی است که برای اسکورت یک قاچاقی مواد مخدر (وینست لارسکا) و همسر کلمبیایی اش دنیلا (سوفیا ورگارا) که قرار است علیه کارتل مواد مخدر شهادت بدهند به دالاس فرستاده می شود. اما به یکباره سر و کله آدمکش ها پیدا می شود و کوپر و دانیلا موفق به فرار از مهلکه می گردند و حال رز باید راهی برای در امان ماندن از خطرات بیابد و...
